اتوبیوگرافی
“زندگی نامه ی خود نوشت” یا اتوبیوگرافی دکتر محمد کرمانی
خلاصه ای از برنامههای اجرایی برای پیشرفت و توسعه متوزان استان خراسان شمالی
مصاحبه با محور ویژه برنامه عملیاتی پیشرفت خراسان شمالی با جناب دکتر محمد کرمانی (نظریهپرداز حوزه پیشرفت و توسعه)
اگر بخواهم خلاصه زندگیم را در نیم خط بیان کنم، میگویم: “روستازادهای که همچنان خود را متعلق به روستا میداند هر چند شهر، استان، ایران و مناسبات بین المللی را هم اندکی شناخته است و پیرامون هریک کتابی نوشته است و امروز آثار و کتاب هایش از 10 گذشته است و حرف هایش شنیدنی شده اند و …”
در طول سی و هشت سال گذشته که تقریباً از سیزده سالگی درگیر کارهای اجتماعی، پذیرش مسئولیت و فعالیت شدهام هنوز هجده سالم تمام نبود که جنگ تمام شد، در حالیکه بیش از بیست ماه دواطلبانه به عنوان دانشآموز بسیجی را در سابقه خود داشتم و به جرات میگویم که در همان سال هیچ کتابی از مرحوم مطهری نبود که تا آن روز چاپ شده باشد و حداقل دوبار آنرا مطالعه و خلاصه نکرده باشم. بگذرم از کتابی پنج جلدی، فلسفی و ثقیل الافهمی که به نام اصول فلسفه و روش رئالیسم با متن دست نوشتههای علامه با عظمت مرحوم آیت الله طباطبائی (ره) و حاشیه نویسی و پاورقیهای استاد شهید مطهری، حجم 5 برابری یافته بود و من گاهی چهارده ساعت در یک روز در کتابخانه عمومی شهر کوچکمان به مطالعه آن اثر گرانسنگ مشغول بودم و برخی از مجلدات آن را هشت بار مطالعه کردم. چرا که از امام عزیزمان آموخته بودم که آثار شهید مطهری بلا استثناء سازنده و مفید و انسان ساز است.
برای اولین بار از چند ماه مانده به شانزده سالگی، و بعدها برای مدت بیش از نوزده ماه دواطلبانه و به عنوان دانشآموزی بسیجی، در جبهههای دفاع مقدس حضور پیدا نمودم. روزگاری نه چندان دور امام راحلمان فرموده بودند “ما از جنگ هشت ساله مان حتی برای یک لحظه هم نادم و پشیمان نیستیم”. قطعاً جنگ از نگاه فیزیکی هیچ چیز جز مرگ، خونریزی، خرابی شهرها و ویرانی خانواده ها در برندارد. از نظر اقتصادی نیز سرمایه های ملی، ذخایر پولی و اندوخته های اقتصادی یک یا چند کشور و گاهی جهان را در معرض نابودی قرار می دهد. اما جنگ هشت سالهی تحمیل شده به ملت ایران به دفاع مقدسی در سایه تفکر، تصمیمات به موقع، توکل، تلاش و تامل جمعی و روشمند مردانی بی ادعا و با ولایت و زعامت مصلحی کم نظیر، رهبری یگانه و عارفی کامل، واصل و حاضر در عرصه اجتماع به فرصتی مطلق تبدیل شد و در واقع تبدیل به کارخانهی انسانسازی و معیار و سنجهی تمیز مردان و نامردان روزگار ما گردید.
به نوبه خود، توفیق درک روزهایی از آن سالها را داشتم و با اینکه در روزهای پایانی جنگ هنوز 18 ساله نشده بودم، قریب دو سالی از نوجوانی ام درتوپخانه 61 محرم، گردان روحا… پنج نصر و عمدتاً یعنی 13 ماه در گردان اطلاعات و عملیات اخلاص و غواصی نوح در لشکر 21 امام رضا(ع) گذشت. در همه آن سالها، زمستان 65 عطر و بوی دیگری داشت. از یک سو تلخی ها و شیرینی های عملیات کربلای 4و 5 لحظه لحظه عمرم را مشحون خوف و رجا کرده بود و از سوی دیگری فرصتی تکرار ناشدنی دست داده بود تا دوره سه ماهه مشترک آموزش اطلاعات و عملیات بین لشکرهای 5 نصر و 21 امام رضا (ع) را در موقعیت شهید شریفی و در جمع 120 نفره ای از پاکترین جوانان و با اخلاص ترین بندگان پاک باخته خدا تجربه کنم، که تا پایان جنگ تحمیلی قریب 80 نفر از ایشان شربت شهادت نوشیدند.
برای نوجوانی 16 ساله این سه ماه دوره ای بی نظیر و استثنایی بود. آموزشهای نظامی و اعتقادی از پاسی مانده به اذان صبح آغاز می شد. پس از نماز صبح و زیارت عاشورا، بین 7 تا 10 کیلومتر دو صبحگاهی بود که همه غیر مسلح می دویدم و مربی خود ساخته مان عبداله ارشاد با دو بی بی کلاش بر دوشایش پیش قراول ما بود. دعای ارجمند مجیر را گریه کنان فریاد می زد و همه 120 نفر هم با ایشان همراهی میکردند. در کنار آموزشهای نظامی تکنیکی و تاکتیکی که تمام روزمان را پر می کرد و پاسداران باهوش و مسلطی همچون حاج سید حسین موسوی از فرماندهان فعلی سپاه قدس و حاج مجید مصباحی جانشین فعلی نیروی زمینی و خود برادر عبداله ارشاد به همراه دو روحانی مربیان و مدرسان آن بودند، دو ویژه برنامه خاص هم وجود داشت. یکی گودالهای گورمانندی که دورتادور داریرهای بزرگ در گوشه ای از موقعیت شهید شریفی به دستور برادر عبداله کَنده بودیم و هرکدام از بچه ها استفاده ای از آن می کردند. یکی برای مناجات، یکی برای تلاوت قرآن، دیگر برای نوشتن خاطرات و چهارمی برای خوابیدن در قبر و تداعی و درک مرگ. اما یک استفاده مشترک هم از گودالی عظیم و دایره ای شکل می شد که در وسط همه این گورها توسط همه بچهها کَنده شده بود. پنجشنبهها عصر کار همه جمع آوری هیزم و کُنده برای پر کردن این گودال بزرگ بود، تا پس از نماز مغرب و عشا این گودال پر از هیزم شعلهور شود، و در حالی که شعله های آن زبانه می زند، در گورهای حلقه زده بر دور آن ، این جمع 120 نفره در نفر در گور خود دعای کمیل بخوانند و فریاد برآورند که “ان ادخلتنی النار اعملت اهلها انی احبک”.
دومین برنامه خاص و بسیار جذاب برای همه ما بطور عام و فوق العاده برای خودم، کلاس “تحلیل عملیات” بود که روزهای زوج هر هفته ارائه می شد. حالا برای من فرصت ویژهای پیش آمده بود تا در حضوری مستقیم و بی واسطه در کلاس درس یک فرماندهان بزرگ فرصت شاگردی پیدا کنم. برای یک دانش آموز دوم دبیرستان درک کامل چنین فضائی کاری شدنی نبود. اما بقدر بضاعت خوشهها چیدم و خرمن ها اندوختم که بی هیچ تردیدی یکی از پایه های بینش و جهت دهنده ها سالها و دهه های بعدی زندگی ام شد.
خوب به خاطر دارم که برای نخستین بار و البته بارها در آن کلاسهای تحلیل عملیات بود که واژه “شکست” ، و از “دُور پذیری” بخاطر “فقدان اطلاعات کافی” و نظایر آن را در قالب تحلیل عملیاتهای رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، بدر و … را از زبان ایشان شنیدم. طبیعی است که با این اوصافی که گفتم در همه 25 سال گذشته، بارها و بارها ارجاعات ذهنی به آن سه ماهه طلائی و تکرار ناشدنی داشته باشم و همه مبانی نظری و تئوریهایی که در دو دوره کارشناسی منابع انسانی دانشگاه مشهد وMBA دانشگاه شریف و چهار سال دوره دکتری مدیریت گرایش تغییر در چهار سال گذشته در تهران را متاثر نمود.
پس از جنگ تحمیلی، دست تقدیر و علاقه قلبیم، مرا به سمت رشتهی مهندسی شیمی-گرایش پتروشیمی کشانید که از دانشگاه صنعتی اصفهان موفق به اخذ مدرک لیسانس مهندسی گردیدم. حقیقتاً پس از گذر دوران نوجوانی، نقطهی عطف دوم زندگیم در این برهه شکل گرفت. ورود به “پتروشیمی خراسان شمالی” بعنوان صنعتی مدرن و نسل چهارمی، با پیچیدگیهای فراوان که با برههی زمانی نیاز کشور به جهاد علمی مقارن گردیده بود، افقی جدید در برابر دیدگانم گشود. پس از اخذ مدرک مهندسی ، یکسال در تهران فقط زبان انگلیسی خواندم و مدارک معلمی برای زبان انگلسی یا FCE را اخذ نمودم و بلافاصله در پتروشیمی بجنورد پذیرفته شدم. کمتر از 20 سال در این شرکت فعالیت نمودم و از سمتهای نوبتکاری تا عضویت در هیات مدیره را در این شرکت تجربه نمودم. در طول دوران فعالیت حرفهای خود در این شرکت، تجربیات و روزگارانی بس بالا و پایین را با همکاران و همقطاران تجربه نمودیم. بعضی روزها همگی با هم و با تمام وجود خندیدیم و بعضی روزهای دیگر گویی به تعبیر مولایم خار در چشم و استخوان در گلو داشتیم. لیک با همکاری یکدیگر، پذیرش نظرها و نهایتاً همدلی و همزبانی، برگ تازهای را در تاریخچه شرکت صنایع پتروشیمی خراسان شمالی رقم زدیم و در پایان سالهای حضور در پتروشیمی خراسان شمالی، بهترین و پرتوفیقترین ایام زندگانیم رقم خورد، چنانچه همچنان خود را بخشی از آن شرکت و این دیار میبینم.
برای نمونه کتاب روشهای پیشرفته در صنعت تصفیه آب را در آن ایام و به عنوان یک کارشناس یوتیلیتی قلم زدم که با توفیق الهی به عنوان کتاب برگزیده دانشجویی کشور در گروه فنی و مهندسی در سال ۱۳۸۳ برگزیده گردید و جایزه سفر حج، سکه و لوح تقدیر رئیس مجلس به اینجانب تعلق گرفت. در همان سفر حج و در بازدید از یکی از کتابفروشیهای مدینه النبی ، کتاب اطلس قرآن نظرم را جلب نمود. پس از خریداری نسخه های عربی و انگلیسی اش، بلافاصله پس از برگشت به بجنورد، ترجمه همزمان اطلس قرآن از عربی و انگلیسی را آغاز نمودم که با لطف الهی به عنوان اولین کتاب از یک مترجم شهرستانی، توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر گردید و هم اکنون به چاپ هفتم خود رسیده است. این داستان تا به امروز ادامه دارد. قصدم درازهگویی و اطناب نیست، بلکه قصدم بیان شفاف این موضوع است که سرآغاز تمامی توفیق الهی و مواهب اعطایی حضرت حق به خود را مرهون پتروشیمی خراسان و برکت شهر بجنورد میدانم. در این شهر همسرم دکتر حسن پور را یافتم، ازدواج کردم، دو فرزندم “محمدمسیح” و “محمد سروش” در شهر بجنورد بدنیا آمدند و با همسر مجموعا 36 سال خدمت رسمی اداری در بجنورد داریم و نزدیک 4 سال بزرگترین مرکز فرهنگی و انتشاراتی استان خراسان شمالی را اداره کردم و بیش از 500 میلیون تومان کتاب و محصولات کمک آموزشی را روانه ی خانه ها و کتابخانه های مدارس و دانشگاه های استان نمودم.
پس از آن و با هدف تحقق اهدافی بزرگتر از برای تکمیل تحصیلاتم و بدنبال قبولی همزمان همسرم و خودم در دوره ی دکتری به تهران مهاجرت نمودیم. با تجربهی سمتهای مختلف سازمانی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، پس از اخذ مدرک دکتری در مدیریت منابع انسانی، هم اینک به عنوان معاون برنامهریزی و توسعهی منابع انسانی سازمان و کارشناس رسمی نفت، گاز و پتروشیمی، در حال خدمت و تجربه اندوزی میباشم.
و اینک با هدف ادای دِین و استیفای حقوق همشهریان بجنوردی، مانه و سملقانی، راز و جرگلانی، گرمه و جاجرمی ام یعنی سرزمینی که خود را مدیون آن میبینم، قصد مراجعه به اصل خود و دست یاری دادن به دوستان قدیمی را دارم. مطمئن هستم به مانند آنچه در پتروشیمی خراسان رقم زدیم، لیکن اینبار در مقیاسی ملی و کلانتر، اعتلا و پیشرفت استان خود را رقم خواهیم زد. نه تنها کارخانه ی جدید و عظیم GTPP شرکت پتروشیمی خراسان شمالی را به سرانجام خواهم شد، بلکه در سطحی بالاتر مشکلات ریشهای و عمیق استان را با همدیگر حل خواهیم نمود و استان خود را به الگویی ملی در پیشرفت و توسعه تبدیل خواهیم نمود. این حقیقت دست یافتنی است
برادران عزیز و خواهران بزرگوارم؛ همشهریان و هم استانی های ارجمندم؛
ما برای پیشرفت به سنگین تر نمودن کفّه ی اندیشه ورزی و عقلانیت در برابر کفّه ی احساس و هیجان و عاطفه نیازمندیم. عقلانیت یک فرآیند است و عقل آدمی در روند تدریجی و تنها به شکلی باورمند، برنامهریزیشده، روشمند و هدفمند قابل کمال یافتن است. عقلی که در اینجا به آن اشاره می کنم همان عقلی است که به تصریح متون و معرفت دینی شیعه در برابر جهل قرار دارد و در برابر علم نمی باشد. به همین خاطر است که این همه احوال عالمان جاهل و حکیمان فرزانه و عارف در جهان واقع بسیار دیدهایم و شنیدهایم. پتانسیل وجودی چنین عقلی در پیوند با فطرت ما آدمیان است و امکان باروری و بهره گیری و اثربخش نمودن آن برای همگان فراهم است. هر چند قطعاً برخورداری از علم به بهرهورتر نمودن و اثربخشتر کردن رفتارهای عقلانی، کمک شایانی خواهد نمود.
همین عقل است که در نصوص دینی ما پیامبر درونی و راهبر به سوی حق، کمال و حقیقت شمرده شده است. قطعاً فقدان و کمبود این عقلانیت (که از آن تعبیر به حکمت هم می شود) در دو مقیاس زندگی فردی و اجتماعی فاجعه می آفریند و بطور بارز سه آفت عناد، کم ادبی و کم اخلاقی را بدنبال خویش می آورد.
جدای از این که به عنوان یک دانش آموخته ی دکتری مدیریت منابع انسانی دلنگران توسعهی همهجابنهی این مرز و بوم و مردمان خوبش هستم. دغدغه پیوسته ذهنیام شکلدهی زندگی فردی و جمعی ما شیعیان بر مبنای تعالیم سه منبع معرفتی قرآن، نهجالبلاغه و ادعیهی ائمه اطهار(ع) بویژه صحیفه سجادیه، مناجاتهای پنجگانه امیرالمومنین و دعاهای انسانسازِ جوشن کبیر و دعای عرفه امام حسین (ع) است و حقیقتاً به این فرموده مرحوم آیت الله بهجت باور دارم که “اگر به یقینیاتمان عمل کنیم برای سعادت دنیا و عقبی کفایت می کند”.
در چنین مختصاتی نگاهم به انسان، به مثابه یک منبع استراتژیک و در واقع تنها سرمایهی راهبردی جهت به حرکت درآوردن و هدایت موتور توسعه در این کشور است و بنظر میرسد همهی تلاش، تفکر و حتی دعا و توکل ما باید هماهنگی بین عمل فردی و جمعی ما با یقینیات این سه منبع معرفت دینی در کنار دستاوردهای دانش بشری باشد. تنها ارتقاء روشمند شایستگیهای سرمایه انسانی، اثربخشیِ اخلاقمدار عملکردهای فردی و جمعی ما را تضمین خواهد کرد.
ارتقاء دانش به تعمیق بینش افراد منجر می شود. این دانش بسیار بالاتر از علم به معنی science است و تنها از تحصیلات آکادمیک بدست نمی آید. بلکه مجموعهای و بستهای دانشی مشتمل بر دانائیهای تحصیلی، تجربههای فردی و عبرتهای آموخته از سرنوشت دیگران و تامل و اندیشیدن و سیر و سفر در آفاق و انفس می باشد که در یک کلام می توان از آن به “حکمتعملی” تعبیر نمود.
ارتقاء شایستگی های اخلاقی همان است که در معرفت دینی ما از آن به تهذیب نفس و پالایش پیوسته روح و ضمیر انسانی از آلودگیهای نفسانی و وسوسههای شیطانی تعبیر میشود. به یاد دارم در سالهای نخست انقلاب در همه ادارات و سازمانها پوستری با خط نوشته زیبایی تحت عنوان اصول 17 گانه امام برای خودسازی وجود داشت که از اقامه نماز اول وقت تا با وضو بودن همیشگی و از نگاه به اولیا خدا در معنویت تا نگاه به ضعفا در مادیات و از قرار داشتن در جریان امور مسلمین تا تلاوت روزانه کلام خدا و تدبّر در آن گنجانیده شده بود. واقعیت این است که امروز به بازگشت به خویشتن اخلاقیِ انسانِ مسلمانِ مبتنی بر یقینیات دینی و اخلاقِ تاسیسی مورد تاییدِ دین نیازمندیم. مولایمان امام حسن(ع) میفرماید “آنچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند” و یا این سخن زیبای ایشان که “برای دنیایت به گونهای باش که گویی همیشه در آن خواهی بود و برای آخرتت به گونهای باش که گویی امروز آخرین روز حضورت در دنیاست”. راست گویی، انصاف، قضاوتِ به حق، سخن گفتنِ به علم، عفافِ حقیقی، اجتناب از سخن چینی، غیبت، تهمت و سوء ظن در تمامی اشکال آن، دیگر جلوهها و جنبههای اخلاق هستند که نیاز به عملیاتیسازی در همهی صحنههای زندگی فردی، جمعی و سازمانی ما دارند و صد البته بیش از آن و پیش از آن نیاز به افزایش هزینههای اجتماعی و حتی اقتصادی و امنیتی و قضایی تخلف از آن است.
خلاصهی کلام این که در نتیجهی گفتمانی مبتنی بر اندیشه ورزی و عمل اخلاقمدارانه در جهت اثبات کارآمدی دین در توسعهی جامعه و به پشتوانهی ارتقاء شایستگیهای شخصی؛ اولا تکلیف و حقوقِ اعضای جامعهی صنعتی بطور شفاف تبیین شده و اعضای صنعت مسئولیت ارتقاء پیوسته شایستگیهای فردی خود را از رأس هرم مدیریت عامل تا پایینترین سطوح سازمانی بصورت فردی بعهده خواهند داشت و مسئولیتِ زمینهسازی سازمان، نفی مسئولیت از هیچ شخصی در هیچ سطحی را نمی نماید. ثانیاً مبنا قراردادن اخلاق حرفهای، تمامی رفتارها را در هنجار و روشی معتدل و میانه و مورد پسند همگان قرار می دهد و نهایتاً و به شکلی روشمند و خودکار به اثباتِ اثربخشی دینداران در ادارهی اجتماع می انجامد. همه به کار مثبت و موثر در حیطه توانایی ها و اختیارات فردی خود ملزم میشوند و اساساً عمل گرایی روشمند و مبتنی بر هدف، به رویکردی فراگیر برای تحققِ راهبردِ اثباتِ اثر بخشی دین در ادارهی اخلاقی امور منجر میشود. تحقق آرزوی رهبر فرزانه انقلاب برای پیشرفت و عدالت ثمره توامان و طبیعی چنین فضائی خواهند بود.
اجازه بدهید با شهادتین تمام کنم و اقرار به مسلمانی نمایم: ” شهادت میدهم که خدایی جز خدای احد واحد نیست و شهادت میدهم که محمد (ص) بنده و رسول و خاتم پیام آوران الهی است و شهادت میدهم که علی(ع) ولی خدا جانشین نبی مکرم اسلام و سر سلسله امامان بزرگوار دوازده گانه تشییع است و شهادت میدهم که مهدی موعود(عج) بقیه الله العظم آخرین ذخیره الهی میباشد، که من هم مثل هر انسان موحد مسلمان شیعه دیگری انتظار فرج و ظهورش را میکشم و در حد توانم برای آمدنش دعا و برای زمینه سازی آمدنش تلاش میکنم. و شهادت میدهم که در دوران غیبت صغری نواب خاص و در زمان عصر بلند غیبت کبری فقهای عظام و علمای اعلام پرچم داران فقه جعفری و شریعت محمدی میباشند وشهادت میدهم که در عصر حاضر ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) است و اینجانب هم به اعتقاد شرعی و مطالعات عمیق از نوجوانی تا امروزم و هم به التزام قانون ناشی از اصلی مترقی ولایت فقیه در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران دارای باور درونی اعتقاد نظری و التزام عملی به آن چشمه فیض و منبع استمرار ولایت نبی مکرم اسلام(ص) میباشم”.
و کلام پایانی اینکه به قول جامعه ی مهندسان:
در عالم راه بنبست وجود ندارد، یا راهی خواهیم یافت و یا راهی خواهیم ساخت. حتما راهی برای پیشرفت همه ی ما وجود دارد که از باور و تلاش های جمعی، روشمند، هدفمند، هوشمندانه و پر انگیزش هر کدام از ما می گذرد” ما میتوانیم” و ما باید همه با هم پیشرفت کنیم و ” پیشرفت حق مسلم یکایک ماست”…
خلاصه ای از برنامههای اجرایی برای پیشرفت و توسعه متوزان استان خراسان شمالی (که شرح کامل آن در کتاب پیشرفت و توسعه یافتگی متوازن خراسان شمالی آورده ام)
برنامه عملیاتی در حوزه توسعه ی سرمایه های انسانی و مدیریت:
نظر به جمعیت متناسب موجود، زمینه عالی برای توسعهی استان و منطقه در اختیار قرار گرفته است. وجود حجم بالای نیروی جوان و آماده به کار زمینه مناسبی از کارآفرینی و ایجاد مشاغل جدید، در حوزه صنایع خرد و کلان را ایجاد مینماید. از اینروی اولین اولویت در منطقه ترویج توانمندسازی و حرفهایگرایی جوانان، دانشجویان و محصلین میباشد، به نحویکه هر یک آمادگی پذیرش مسئولیت شغلی (اعم از صنعتی و غیر صنعتی) را دارا گردند. افراد حرفهای از حرکت باز نایستاده و با همت و تلاش توانایی و آمادگی انجام طیف گستردهای از مشاغل را در خود به بهترین نحو ایجاد نموده و تا تحقق درآمد مطلوب از حرکت باز نمیایستند.
اولین اولویت در منطقه ترویج توانمندسازی و حرفهایگرایی جوانان، دانشجویان و محصلین میباشد، به نحویکه هر یک آمادگی پذیرش انواع مسئولیت شغلی (اعم از صنعتی و غیر صنعتی) را دارا گردند.
برنامه عملیاتی در حوزه اشتغال و صنعت:
نظر به شرح مختصر صورت پذیرفته از اهم مباحث مورد توجه در حوزهی صنعت، سرفصل اقدامات برنامهریزی شده به شرح زیر ارائه گردیده است:
- توسعه پتروشیمی خراسان
- تاسیس پتروشیمی شهر خراسان شمالی
تاسیس پتروشیمی شهر در استان، از اهداف اصلی در برنامه ششم توسعه خواهد بود…
- بازبینی، مشاوره و اجرای طرح راهبرد کلان منابع انسانی جهت حل مشکل تعارض انواع قراردادها در پتروشیمی خراسان
- تقویت زیر ساخت حمل و نقل استان
- تخصیص تسهیلات بلند مدت هدفمند و احیای شهرکهای صنعتی
- تامین زیرساختهای مخابراتی شهرکهای صنعتی
- تخصیص تسهیلات بلند مدت هدفمند و احیای کارخانههای سیمان و صنایع معدنی
- حمایت و تقویت شرکتهای دانشبنیان، و زیرساختهای پژوهشی استان
- آموزش، توانمندسازی، حمایت قانونی از پیادهسازی طرح توسعه “تولید بدون کارخانه” برای زنان خانهدار
حتماً راهی در تحقق “تولید بدون کارخانه” برای زنان خانهدار وجود دارد…
برنامه عملیاتی در حوزه کشاورزی دامپروری:
کشاورزی به عنوان اصلیترین فرصت توسعه و همچنین نقطه جهش و محرک اقتصاد استان، مطرح میباشد. موضوعیکه به دلیل مشکلات عدیده و ضعف مدیریتی، در سالهای اخیر با بحران کم آبی نیز روبرو گردیده و شاهد کاهش روند بهرهوری و همچنین روند کاهش سطح زیر کشت، با بی توجهی کلیهی فعالان استان میباشیم. بر این اساس سرفصل اقدامات برنامه عملیاتی مورد نیاز، به شرح زیر ارائه گردیده است:
- آموزش و ترویج مکانیزاسیون و شیوههای آبیاری قطرهای و بارانی در سطح استان
- پرورش و صادرات اسب اصیل ترکمن
- توسعهی بهرهمندی از تکنولوژیهای نوین آبیاری و بهینهسازی مصرف آب در کشاورزی
- پشتیبانی و توسعه طرحهای نهالکاری در مناطق بیابانی استان
- ساماندهی برداشت آبهای زیرزمینی
- ساماندهی بیمه کشاورزی و توسعه خرید تضمینی محصولات کشاورزی
- تاسیس واحد فرآوری محصول در استان
- تامین اعتبار جهت اجرای تکنولوژی نوین بستهبندی محصولات، خصوصاً در حوزه پسته و زعفران
- تامین حمایتهای مشاورهای و فنی دولتی جهت بهبود تولید و کیفیت در رابطه با فناوریهای نو
- توجه به نظام توزیع و بازاریابی مناسب کالاهای تولید شده و کاهش نقش واسطه، اصلاح چارچوب خرید محصولات از کشاورزان و کاهش واسطههای موجود
- حمایت از صندوقهای توسعه بخش کشاورزی
- جلوگیری از تبدیل زمینهای کشاورزی به مسکونی، از طریق توسعهی باغ شهرها و اماکن مشخص شهرسازی
- ایجاد و توسعه مراکز اطلاعاتی مرتبط با صنایع تبدیلی و تکمیلی در زمینه مواد اولیه، بازارهای هدف، زمینههای سرمایهگذاری و غیره و ارائه این اطلاعات به سرمایهگذاران
حتماً راهی به منظور بهرهبرداری از ظرفیت پرورش و صادرات اسب اصیل ترکمن در استان وجود دارد…
- یکپارچه سازی سازمانهای مرتبط با صنایع تبدیلی و تکمیلی
- تصویب قوانین معافیت مالیاتی و عوارض به طور خاص برای صنایع تبدیلی و تکمیلی
- راه اندازی خوشههای صنعتی جهت ایجاد شبکههای همکاری بین صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان
- ایجاد و توسعه صندوقهای تخصصی و پشتیبانی کننده صنایع تبدیلی و تکمیلی
برنامه عملیاتی در حوزه فرهنگ و آموزش:
نظر به شرح مختصر صورت پذیرفته از اهم مباحث مورد توجه در حوزهی فرهنگ و آموزش، سرفصل اقدامات برنامهریزی شده به شرح زیر ارائه گردیده است:
- تامین خوابگاه در دانشکدههایی که از کمبود خوابگاه رنج میبرند
- ایجاد مسیر ارتباطی و زیرساخت ایاب و ذهاب مناسب جهت کلیهی دانشگاههای استان
- افزایش دسترسیهای علمی، تسهیلات و سایر زیرساختهای علمی مورد نیاز دانشجویان استان
- تقویت و تسریع ساخت مدارس در مناطق فاقد مدرسه استان (با اولویت بالا)
- ساماندهی و نظارت بر فرهنگسازی صحیح در مهدکودکهای استان
- ترویج روحیه پهلوانی در محیطهای ورزشی
- حل مشکلات هیئات ورزشی استان
- ترویج روحیه حرفهایگرایی در محیطهای صنعتی
- تقویت مدارس شبانه در سطح استان
- تسریع پیگیری اعطای زمین و ساخت حوزه علمیه مرکزی استان
- حل مشکلات حاشیهنشینان
برنامه عملیاتی در حوزه بهداشت و درمان:
نظر به شرح مختصر صورت پذیرفته از اهم مباحث مورد توجه در حوزهی بهداشت و درمان، سرفصل اقدامات برنامهریزی شده به شرح زیر ارائه گردیده است:
- حمایت و تقویت سازمان بهزیستی استان به منظور حمایت از معلولان و افراد کم توان
- تامین کمبودهای پزشک متخصص از طریق اعطا امتیازهای مالی
- پشتیبانی و تسریع در ساخت طرحهای درمانی استان
- تسریع ایجاد مرکز آموزش درمانی عالی در راز و جرگلان (همچنین در سایر مناطق فاقد مراکز درمانی)
- افزایش سطح پوشش انواع بیمه در سطح استان
برنامه عملیاتی در حوزه محیط زیست:
نظر به شرح مختصر صورت پذیرفته از اهم مباحث مورد توجه در حوزهی محیط زیست، سرفصل اقدامات برنامهریزی شده به شرح زیر ارائه گردیده است:
- پیادهسازی طرح نوسازی ناوگان تاکسیرانی بجنورد
طرح حملونقل عمومی و نوسازی ناوگان تاکسیرانی بجنورد، محقق خواهد شد…
- کنترل برداشت غیر مجاز و مطالعه سیستمی وضعیت رودخانه اترک
- رایزنی جهت افزایش سهمیه آب از رودخانه اترک
- تقویت نظارت بر برداشت از زیستبومها
- تقویت و گسترش پارکهای حفاظت شده استان جهت بازدید عموم
- تسریع در حل مشکل مدیریت پسماند شهر بجنورد، با رویکرد صحیح و سیستمی
راهی برای حل مشکل مدیریت پسماند منطقه خواهیم ساخت…
برنامه عملیاتی در حوزه توریست و گردشگری:
نظر به شرح مختصر صورت پذیرفته از اهم مباحث مورد توجه در حوزهی توریست و گردشگری، سرفصل اقدامات برنامهریزی شده به شرح زیر ارائه گردیده است:
- توسعه و حل مشکلات فرودگاه بجنورد
- توسعه راههای روستایی
- تاسیس هتلهای تخصصی گردشگری (برای هر یک از اقوام استان، یک هتل معرف فرهنگ و سبک زندگی آن قومیت)
- برپایی همایش گردشگری مردم شناختی
- دعوت از متخصصین توریست کشور به استان و انتقال تجارب آنان به استان
- تبلیغ در فضای مجازی، سایتها و انجمنهای مردم نهاد
- برپایی جشنواره شبهای فرهنگی با مشارکت بخش خصوصی
نام | محمد |
نام خانوادگی | کرمانی |
سال تولد | 1349 |
تحصیلات | دکتری مدیریت منابع انسانی- مرکز تحصیلات تکمیلی پیام نور |
زمینه تخصصی | · ۲۷ سال سابقه تحصیل، تدریس و فعالیت حرفه ای در صنعت نفت و پتروشیمی
· کارشناس رسمی دادگستری در رشته های نفت ، صنایع الکتروشیمیایی و پتروشیمی |
تواناییهای حرفهای | · دارای مدارک تافل و FCE در زبان انگلیسی
· آشنایی کامل با زبان عربی |
· | |
پست الکترونیکی | kermani49@yahoo.com |
سوابق کاری:
محل خدمت | سمت | مدت |
شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | معاون مدیر توسعه منابع انسانی | 3 ساله و جاری |
وزارت نفت ایران | مشاور معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی | 3 ساله |
شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | رییس کل امور بازرسی و رسیدگی به شکایات | 3 ساله |
پتروشیمی خراسان | عضو هیات مدیره | 1 ساله |
پتروشیمی آب نیرو پتروشیمی بندر امام(ره) | عضو هیئت مدیره | 2 ساله |
شرکت عملیات غیر صنعتی پتروشیمی ایران | عضو هیئت مدیره | 2 ساله |
شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | رئیس سرویسهای خوراک و یوتیلیتی | 3 ساله |
پتروشیمی خراسان | رئیس آموزش بهره برداری و کارآموزان دانشگاهی | 5 ساله |
شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | کارشناس ارشد ارزیابی واحدهای یوتلیتی | 3 ساله |
شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | مهندس ارشد فرآیند واحدهای یوتیلیتی و دبیر کمیته محیط زیست و عضو کمیته راهبردی سیستم ای اف کیو ام | 4 ساله |
پتروشیمی خراسان | رئیس واحدهای یوتیلیتی۱ | 4 ساله |
سوابق سیاسی، قرهنگی و اجتماعی:
سابقه | سازمان مرتبط | مدت | توضیح |
رزمنده دفاع مقدس | بسیج دانشآموزش | ۱۹ ماه | |
معاون گروهان رزمی | گردان روح… لشکر ۵ نصر | 10 ماه | |
عضو گردان | گردان غواصی و اطلاعات عملیات لشکر ۲۱ امام رضا (ع) | 8 ماه | |
رییس ستاد انتخابات خراسان شمالی | ستاد انتخابات آیت… هاشمی رفسنجانی | سال 84 | |
رئیس کل | بسیج شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران | 17 ماه | |
مدیر مسئول | سایت پتروناب | 17 ماه | با سابقه بازدید 22730 نفر در روز |
استاد | شبکه اساتید اخلاق حرفهای | 2 سال و جاری | همکاری با دکتر احد فرامرز قراملکی |
مدیر مسئول | انتشارات برهان نور | 3 سال و جاری | |
مدیر مسئول | خبرگزاری اهل قلم شرق | 1 سال و جاری | |
مدیر مسئول | سایت ایران اخلاق | 5 سال و جاری | با سابقه بازدید 8000 نفر در روز |
مدیر | سامانه پیامکی قرآنی | ۱6 ماه | با سابقه عضویت 13730 نفر |
مدیر | دارالقرآن پتروشیمی | 7 ماه |
سوابق تحصیلی:
مقطع | رشته تحصیلی | دانشگاه | توضیح |
کارشناسی | مهندسی شیمی- گرایش پتروشیمی | دانشگاه صنعتی اصفهان | |
کارشناسی ارشد | مدیریت دولتی | موسسه عالی آموزش و پژوهش | |
کارشناسی ارشد دوم | MBA | دانشگاه صنعتی شریف مشترک با دانشگاه کالگری | پایاننامه با موضوع: خصوصیسازی |
مقطع دکتری | مدیریت منابع انسانی | مرکز تحصیلات تکمیلی پیام نور | پایاننامه با موضوع: طراحی وتبیین مدل مدیریت اخلاق گرا ” مطالعه موردی وزارت نفت |
سوابق علمی:
عنوان | ترجمه/تالیف | انتشارات | توضیح |
حرفه ای گرایی اخلاقی در سازمان و مدیریت | تالیف | برهان نور | |
اطلس قرآن | ترجمه | آستان قدس رضوی(ع) | این کتاب تا کنون به بیش از ده زبان زنده دنیا ترجمه شده است |
مدیریت محیط زیست در صنایع | ترجمه و تالیف | انتشاررات وزارت نفت/پتروشیمی | |
توسعه و نوشته های سفر ژاپن | تالیف | انتشارات آفتاب | |
پژوهشی پیرامون دعا و نیایش | تالیف | انتشارات آستان قدس رضوی(ع) | |
خاطرات تحلیلی حج | تالیف | انتشارات حکیم | در دست تدوین |
روشهای پیشرفته در صنعت تصفیه آب | ترجمه و تالیف | انتشارات وزارت نفت /پتروشیمی | کتاب برگزیده دانشجویی کشور در گروه فنی و مهندسی _ سال ۱۳۸۳ |
کتابچه عملیاتی واحد نیتروژن | ترجمه | انتشارات پتروشیمی خراسان | |
کتابچه عملیات واحد پساب | ترجمه | انتشارات پتروشیمی خراسان |
همچنین تحقیق، تالیف و ارائه ۱۵ مقاله در مجلات ISI، علمیپژوهشی، سمینار و همایش های مختلف ملی و بینالمللی. شایان ذکر است ۵ مورد آن ISI بوده است.
مصاحبه با محور ویژه برنامه عملیاتی پیشرفت خراسان شمالی با جناب دکتر محمد کرمانی (نظریهپرداز حوزه پیشرفت و توسعه)
در این بخش و به طور ویژه، مصاحبه با جناب دکتر محمد کرمانی با یکی از خبرگزاریهای استان و با موضوع اصلی “سرفصلهای برنامه توسعه ششم، در استان خراسان شمالی” تهیه گردیده و به استحضار میرسد. ایشان با چاپ چند کتاب و مقاله علمیپژوهشی در این زمینه، به عنوان یکی از صاحبنظران حوزه پیشرفت و توسعه در عرصهی ملی شناخته شده و به تدریس موضوع در جوامع علمی و اجرایی فعالیت دارند. متن مصاحبه پس از مقدمات و معرفی ایشان به شرح زیر تقدیم میگردد:
در برنامه تبلیغاتی خود تاکید ویژهای بر موضوع پیشرفت، توسعه و خصوصاً پیشرفت خراسان شمالی داشتهاید. لطفا شرح مختصری از مفهوم این واژه را برایمان بیان کنید.
در آن رشد و پیشرفت است و ما به دنبال پیشرفتی متوازن هستیم. پیشرفت متوازن به ما در چهار حوزه شخصی، خانوادگی، حرفهای و اجتماعی امکان رشد و تعالی متعادل میدهد. وقتی سخن از پیشرفت خراسان شمالی مینماییم دقیقا چنین مفهومی را مد نظر داریم، یعنی به طور همزمان به دنبال این هستیم تا شهروندان، سازمانها، اجتماعات شهری و روستایی و در مجموع استان خراسان شمالی را به استانی دانشبنیان، توانمند، برخوردار و جزو ده استان برتر کشور در حداقل ده زمینه از مجموع شانزده عنوان سرفصلهای اصلی برنامه ششم توسعه اقتصادی، عمرانی، اجتماعی و فرهنگی کشور برسانیم.
در مدل بومیسازی شده پیشرفت و توسعه ملی، اصلیترین محور را کانون خانواده نامیدهاند. برنامه عملیاتی شما برای پیشرفت متوازن خانوارهای استان خراسانی چیست؟
خانواده ایرانی کوچکترین تشکل اجتماعی و هسته اصلی شکلگیری جامعه میباشد که متشکل از پدر، مادر و فرزندان است. هر یک از این سه ضلع خانواده برنامهی ویژهای را در مسیر پیشرفت نیازمند است، به این معنا که باید تلاش کنیم پدر، علاوه بر نانآوری، به جانآور و کانون مدیریت، رهبری و پیشرفت تبدیل شود. الگووارهای که چون یک قهرمان بزرگ تکیهگاه ارزشمند نقش اصلی تعادل درونی و پیشرفت متوازن خانواده را برعهده دارد.
باید تلاش کنیم پدر، علاوه بر نانآوری، به جانآور و کانون مدیریت، رهبری و پیشرفت تبدیل شود
مادر عطوفت و عشق تمامعیار خود را چسب و سریش حلقه اتصال نموده و پناه معنوی همه اعضای خانواده است. همچنین در بسیاری از خانوادههای امروزی پا به پای همسر، در نقش اقتصادی سهمی را به عهده دارد.
فرزندان در جوامع توسعهیافته علاوه بر پیشرفت علمی و مهارتی خود، تجربه استقلال در دههی دوم زندگی، تجربه استقلال اقتصادی و کمک به اقتصاد خانواده در دههی سوم زندگی را تجربه مینمایند که توأم با رشد و پیشرفت نقشهای ارتباطی و اجتماعی آنان میباشد.
متأسفانه در کشور ما به دو دلیل فرهنگ غلط غالب و فقدان موقعیتهای شغلی برابر، بنیان خانواده اینگونه نیست. لذا وظیفه ما تنظیمگری و تسهیلگری در محیط خانه و اجتماع برای تحقق پیشرفت متوازن همهی اعضای خانواده در چهار ساحت شخصی، خانوادگی، حرفهای و اجتماعی میباشد.
اشاره زیبایی به فلسفه و هستیشناسی خانواده در دیدگاه ایرانی-اسلامیِ مدرن نمودید. جناب دکتر پیشنهادهای عملی شما برای تحقق این ایدهها چیست؟
در بحث فرزندان و جوانان برنامه مشخص اینجانب، ترویج تحقق مهارتمحوری در کنار دانشبنیانی آنان است. این موضوعی است که به طور خاص در سه دههی اخیر در خانوادههای ایرانی از آن غفلت شده است. مهارتمحوری، تواناییهایی نظیر تسلط بر زبان دوم و سوم، مهارتهای سایبری، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی، مهارت حل مسئله، خودشناسی، تفکر نقّاد، مهارت تکنولوژی فکر و مدیریت اندیشهها، مهارت خویشتنداری در ناملایمات، مهارت پیگیری مستمر در تحقق اهداف، مهارت برنامهریزی و بازخوردگیری پیوسته از برنامهها و تحقق آنان، مهارت کار با تکنولوژیهای روز و امثال ذلک را شامل میگردد.
در چنین فضایی تربیتی مهارتمحور قطعا بیکاری به صورت اتوماتیک از جامعه ایرانی رخت برمیبندد، زیرا همزمان فرزندان ما امکان خلق ثروت و کارآفرینی خلاقانه، از یک یا چند مهارت از این مهارتها را خواهند داشت. شکاف نسلی کاهش خواهد یافت و نظام استاد و شاگردی که حلقه فراموش شده نظام آموزش امروز است، به بازتولید ثروت، اشتغال و رفاه خواهد انجامید.
در برنامه ترویج مهارتمحوری در کنار دانشبنیانی، بیکاری به صورت اتوماتیک از جامعه ایرانی رخت برمیبندد، زیرا همزمان فرزندان ما امکان خلق ثروت و کارآفرینی خلاقانه، از یک یا چند مهارت از این مهارتها را خواهند داشت
اقدامات عملی برای اشتغال مادران چیست؟
در ارتباط با مادران خانهدار که هنوز هم بیش از 50% زنان متأهل ما را تشکیل میدهند و عموماً ذیل عنوان جمعیت غیر شاغل محاسبه میشوند، راه حل ما الگوی موفق صدها میلیونی زنان در چین، هند و بسیاری دیگر از کشورهای توسعهیافته جهان است. بر اساس این مدلی عملی با عنوان «تولید بدون کارخانه»، زنان به اشتغال خانگی در ساعات آزاد خود و در مکان مورد نظر خودشان به خوداشتغالی، خودکارفرمایی و ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد ملی کشور، مشغول میباشند. جالب اینجاست که در این حوزه هیچ تفاوتی میان زنان روستایی و شهری متصور نیست و هر دو گروه میتوانند نقش بیبدیلی را ایفا نمایند.
نمونههای اولیه آن در شرایط موجود در شهر تهران و در قالب آشپزی، صنایع دستی، خدمات و سایر صنایع مرتبط، اجرا گردیده که با برندسازی مناسب در حال ارزشآفرینی و سودآوری مناسب میباشند. نمونه موفق آن میتوان مجموعه غذای خانگی مامانپز را نام برد.
برنامه عملیاتی ما برای اشتغال مادران، الگوی مدرن «تولید بدون کارخانه» است
پس از موضوع خانواده، اصلیترین موضوع، موضوع بحران اشتغال و بیکاری در منطقه میباشد. با توجه به سابقه روشن شما در صنعت پتروشیمی مطمان هستم علاقه دارید اولین سوال اینجانب در مورد برنامه شما در حوزه صنعت پتروشیمی خراسان مطرح شود. برنامه شما در این حوزه چیست؟
هدف اینجانب در صنعت پتروشیمی، افق بلندتری است و صنعت پتروشیمی کشور را مینگرم. ظرفیت بسیار عالی این حوزه به نحوی است که امکان اشتغالزایی برای نیمی از جمعیت بیکار (اما توانمند) جامعه را فرآهم مینماید.
متاسفانه امروز با تعدادی شرکتهای بالنده در بخش خصوصی و یک شرکت مادر تخصصی در حال احتضار در بخش دولتی رو به روییم که ناهمگونی به وجود آورده منجر به شرحه شرحه شدن صنعت گردیده است. از منظر خصوصیسازی کار صحیحی انجام شده و مالکیت دولتی به بخش خصوصی انتقال یافته است و حرکتی مناسب در مسیر اقتصاد مقاومتی مردمنهاد صورت پذیرفته است. لیکن در این بخش به دلیل ضعف اقدامات صورت پذیرفته، نیازمند اقداماتی میباشیم که به شرح زیر اشاره میگردد: 1) شرکت مادر حاکمیتی مرکزی میبایست در قالب واحدی مستقل، توانمند و در قامت یک معاونت ریاست جمهوری دربیاید. در بخش شرکتهای خصوصی نیز: 2) هر شرکت خصوصی پتروشیمی میبایست تبدیل به یک هلدینگ تخصصی صنایع پتروشیمی شود و 3) در بخش بازرگانی و فروش محصولات، باید شرکتهای بازرگانی همخانواده تشکیل دهیم. برای مثال 5 شرکتی که اوره و آمونیاک دارند، هولددینگ فروش واحدی داشته باشند، که به ارزانفروشی نیفتند.4) با به کارگماری مدیران علمی، آشنا با صنعت و متخصص در صنعت پتروشیمی، لزوم سرمایهگذاری 75% هولدینگها در توسعه پتروشیمی و پتروشیمیها را به یک فرهنگ عمومی تبدیل نماییم.
در بخش پتروشیمی هر یک از شرکتهای خصوصی ما میبایست تبدیل به یک هولدینگ تخصصی گردد
آسیبشناسی و توصیههای شما در خصوص خصوصیسازی صنعت پتروشیمی و شرکتهای خصوصی شده چیست؟
چنانچه اشاره شد بزرگترین آسیب در مقیاس کلان شرحه شرحه شدن و تفرق شرکتها و همچنین کمرنگ شدن نقش شرکت مادر تخصصی درون صنعت میباشد. شرکتهایی که به واسطه این فرآیند هریک در حال تجربه مسیری جدید و ویژه برای خود میباشند و هیچ نظام مدیریت دانش و یکپارچهسازی میان آنان وجود ندارد. هر یک از شرکتها در حال تجربه روشی جدید در سیستم مدیریت خود میباشند و حداقل اشتراک تجارب موفق میان شدکتها ردّو بدل میگردد و این آسیبی جدی در شرایط موجود میباشد که منجر به هدر رفت حجم زیادی از سرمایهی بخش خصوصی میگردد.
اما آسیب بزرگتر که در این میان به وجود آمده و نتیجه همین سردرگمی میباشد، بلاتکلیفی و فضای ناشفاف نیروهای رسمی، قراردادهای مدت معین و پیمانکاری است. رئوس توصیهها و برنامههای پیشنهادی اینجانب در این حوزه به شرح زیر است:
- صداقت، راستگویی و شفافیت با پرسنل شرکتهای واگذارشده
- ایجاد امکان انتقال بین تمامی 170 شرکت صنعت پتروشیمی کشور و همچنین شرکتهای اقماری این حوزه در گام نخست امکانپذیر گردد.
- در گام سوم باید امکان انتقال صندوق افراد فراهم گردد. برای مثال امروز در کشور آلمان بیش از 3000 صندوق تأمین اجتماعی وجود دارد اما مراودات مالی و اداری بین آنها به نحوی است که به راحتی افراد میتوانند صندوقهای خود را انتخاب و جابهجا نمایند.
- حاصل دو طرح پژوهشی صورت پذیرفته توسط اینجانب و تیمی از دانشجویان دکتری مدیری، که در دو ناحیه مختلف پتروشیمی کشور صورت پذیرفته، طراحی راهبرد یکپارچه منابع انسانی است که براساس آن در چشماندازی 5 ساله قوانین و مقررات یکسان از نظر حقوقی، بیمهای و رفاهی، با حفظ سوابق و ارشدیت افراد در سیستم اعمال میشود. این طرح پایلوت به کلیه 50 شرکت پتروشیمی کشور، بر اساس شرایط منطقهای هر یک بومیسازی شده و بسط داده خواهد شد.
یکی از برنامههای حوزه صنعت پتروشیمی طراحی و اجرای راهبرد یکپارچه منابع انسانی است که براساس آن در چشماندازی 5 ساله قوانین و مقررات یکسان از نظر حقوقی، بیمهای و رفاهی، با حفظ سوابق و ارشدیت افراد در سیستم اعمال خواهد شد
- صندوق بازنشستگی نفت که بیش از یک مرکز تأمین اجتماعی به یک هلدینگ تخصصی و تجاری تبدیل شده (به نحوی حیاط خلوت مدیران نفتی شناخته میشود) میبایست در دو حوزه اصلی خدمات اجتماعی، درمانی و بازنشستگی از حوزه بنگاهداری این نهاد منفک شود. تا شاهد نباشیم که در وصول مطالبات این صندوق از شرکتها، از سپر انسانی به عنوان گروکشی وصول مطالبات استفاده گردد.
مثل همیشه دورنمایی زیبا از موضوع را پیش روی ما ترسیم نمودید. برنامه عملیاتی خاص شما برای پتروشیمی خراسان چیست؟
پتروشیمی خراسان، نگین سبز صنعتی شرق ایران که در قریب به 3 دههی گذشته که به تولید رسیده، به عنوان بزرگترین و پیچیدهترین صنعت فرآیندی شرق کشور بوده است. توسعه پتروشیمی از مسیر بالا دست و طرح فرآیند GTPP اقدام بسیار بزرگی بوده که شخصی نباید آن را به خود منتسب نماید. در این مسیر همزمان با اجرای طرح باید به دنبال اجرای طرح پتروشیمیشهر باشیم.
چنانچه همیشه در جلسات عالی به عنوان حامی حقوق نیروهای پیمانکاری ابراز نظر نمودهام و امکان کار بهرهور، در شرایط تبعیضآمیز را محال میدانم، در انتخاب در سمت جدید، حل این مساله و اجرای راهبرد یکپارچه منابع انسانی در کلیهی شرکتها را با رفع موانع قانونی و از طریق تشکیل کمیته ویژه پیگیری خواهم نمود.
همیشه در جلسات عالی به عنوان حامی حقوق نیروهای پیمانکاری ابراز نظر نمودهام و امکان کار بهرهور، در شرایط تبعیضآمیز را محال میدانم
تا کنون مشکلاتی بسیار بزرگتر از اینرا در تعاون و همکاری با یکدیگر حل نمودهایم. این موضوع نیز با باور، همدلی، همت و پشتکار حل شدنی بوده و تنها نیاز آن باور کلمه ما میتوانیم است.
کار دیگری که در خراسان شمالی مطالعه و مقالهای علمی-پژوهشی نیز در مورد آن چاپ شده، آن است که باید شرکت، تبدیل به هولدینگ پتروشیمی شود و با هدفگذاری ارائه محصولات و فعالیتها در 3 سطح استانی، صنعت ملی و جامعه هدف بینالمللی و کشورهای همسایه به فعالیت بپردازند.
این اقدام را برای نیروهای تعمیرات شرکت نیز مدّنظر داریم و از این مسیر شرکتی تخصصی در هولدینگ، به منظور انجام خدمات تخصصی overhall، تعمیرات پیشگیرانه و تعمیرات تخصصی شکل خواهد گرفت.
همچنین بازرگانی شرکت قابلیت تبدیل به یک هولدینگ و ارائه خدمات تخصصی را، در ترکیب با 4 شرکت اصلی تخصصی حوزه اوره و آمونیاک دارا میباشد. پس پیشنهاد مشخص تبدیل پتروشیمی خراسان به هولدینگ پتروشیمی است.
نکته اساسی دیگری نیز که به طور خاص در مورد پتروشیمی خراسان، مدّنظر قرار دارد تبدیل نام پتروشیمی به پتروشیمی خراسان شمالی میباشد، تا از طریق هویتسازی و ایجاد هویت جمعی استانی، شاهد حمایت و پشتیبانی بیش از پیش مسئولین و مردم استان، از صنعت باشیم. و به عنوان برندی معتبر در بازار بینالمللی، آوازهی استان را به عنوان استانی صنعتی و متخصصپرور، انتشار دهیم.
تبدیل نام پتروشیمی به پتروشیمی خراسان شمالی و ایجاد برند و هویت ملی و بینالمللی برای صنعت استان
در صحبتهایتان به واژه پتروشیمیشهر اشاره نمودید. پتروشیمیشهر کجاست؟
پتروشیمی شهر مفهومی نسبتاً جدید در صنعت پتروشیمی است و عبارتست از شهرک صنعتی عظیم متشکل از بیش از 10 واحد زنجیره صنایع تکمیل پتروشیمی، که همهواره واحدهای صنعتی و صنایع اشتغالزا و ثروتآفرین در طولزنجیره تکمیل صنعت، کنار هم قرار میگیرند. نتایج آمار نشان میدهد به ازای هر 1میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت بالادست، 1000 شغل ایجاد میگردد. لذا این صنعت تحت عنوان یک صنعت سرمایهبر مطرح است. اما همین میزان سرمایهگذاری در پتروشیمی شهر 10000 شغل ایجاد میکند، که در پتروشیمی خراسان از تأمین خوراک، تا نیروهای مهندسی، تعمیراتی، تعاونیها و نیروهای پیمانکاری را میتواند در خود داشته باشد، و طرح پژوهشی و امکانسنجی آن نیز تهیه گردیده که مورد تایید قرار گرفته است.
از اینروی پتروشیمی شهر درگاه اشتغال ملی محسوب میشود و در کنار واحد عظیمی چون اوره و آمونیاک و میتواند علاوه بر اشتغال مستقیم صدها زمینه حرفهای دیگر نیز در استان ایجاد کند. این ایده یک ایده موفق عملی شده در چین، هند و بسیاری از کشورهای اروپای غربی میباشد و ما فقط میبایست از این درخت به بار رسیده، بهرهبرداری نموده و ثابت کنیم که ما میتوانیم.
در پتروشیمی شهر به ازای هر 1میلیارد دلار سرمایهگذاری، شاهد ایجاد 10000 شغل خواهیم بود
با توجه به توضیحات کاملتان، نقش پتروشیمی در پیشرفت اقتصاد ملی و به عنوان محرک موتور اقتصاد ملی را امکانپذیر میدانید؟
بله؛ قطعاً اینگونه است. از توضیحات قبل قابل استخراج است که صنایع پتروشیمی در صورت تکمیل زنجیره ارزشآفرینی 3 نقش کلیدی را بازی میکند: 1- درگاه اشتغال ملی که با تکمیل زنجیره ارزش خود به ازای هر 1میلیون دلار سرمایهگذاری در صنایع تکمیلی حدود 10000شغل ایجاد مینماید. 2- صنعت پتروشیمی درگاه ثروتآفرینی ملی بوده که میتواند منجر به جلوگیری از خامفروشی فرآوردههای نفتی گردد. به طوری که به جای آن ما قادر به صادرات محصولات مصرفی مردم از صنعت پتروشیمی میشویم. به عنوان مثال یک تن پلی اتیلن یعنی 1میلیون گرم پلی اتیلن 800 دلار از ما خریداری میشود، اما 300 گرم از همین محصول در بدنه قالب بدنه یک کالای با دوام چون جاروبرقی، گاهی تا 500 دلار به ما بازفروخته میشود و این است معنی ارزشآفرینی صنعتی پتروشیمی. 3- خدمت سوم آن به اقتصاد ملی و مگاترندهای اقتصادی، ارزآوری این صنعت میباشد. در وضعیت موجود صنعت پتروشیمی پهلو به پهلوی درآمدهای نفتی میزند. با تکمیل زنجیره ارزش و توسعه پتروشیمی شهرها این رقم ارزش حداقل ده برابری یافته و ارزآوری 120میلیارد دلاری در سال را محقق مینماید. 4- مجدداً اشاره میکنم این موضوع نیازمند مدیریت صحیح بوده و تحقق همه این موارد مستلزم آن است که شرکتهای پتروشیمی ملزم به سرمایهگذاری حداقل 50% درآمدهای خود، در خود صنعت یعنی پتروشیمی شهرها، صنایع میانی و تکمیلی گردند.
باتوجه به منافع بیشماری که برای صنعت پتروشیمی شمردید آیا آسیب جدی هم از این ناحیه متوجه کشور میباشد؟
صنعت پتروشیمی و به طور کلی صنایع فرآیندی میبایست تحت نظارت قوانین زیست محیطی مدون قرار گرفته و کنترلهای حوزه HSE و پدافند غیرعامل در آن مورد توجه قرار گیرد. به قول سعدی:
“به دریا دُر منافع بیشمار است اگر خواهی سلامت برکنار است”
خوشبختانه امروزه علمی به نام مدیریت ریسک شکل گرفته که با به کارگیری آن مالیات بر آلودگی و سایر ریسکهای محیط زیست محاسبه میگردد به نحوی که صنایع ملزم به صرف مجدد این مالیات در طرحهای زیستمحیطی میگردد. لذا امروزه از این مسیر و مسیرهای مشابه میتوان آسیبهای صنعت را مدیریت نمود.
برنامه عملیاتی شما برای ایجاد پیشرفت در صنایع کوچک چیست؟
توسعه و پیشرفت حلقههای صنعتی از جمله صنایع معدنی، صنایع کوچک و تولید بدون کارخانه، به ترتیب سه مزیت نسبی اقتصاد ایران میباشند. مطالعات عمیق صورت پذیرفته در این حوزه توسط دکتر نیلی و گروه متخصصان دانشگاه صنعتی شریف و سازمان مدیریت صنعتی ایران، این موارد را تایید نموده و آنان را اولویتهای اشتغالزا، ثروتآفرین، در دسترس، با ریسک پایین و توانمند ساز در حوزه شایستگیهای حرفهای دانسته است.
نظر به توضیحات شما پس چرا در صنایع کوچک، متوسط و خوداشتغالیهای کوچک، شاهد موفقیت بنگاهها نمیباشیم؟
این عدم توفیق را نه در ذات این صنایع، بلکه در حکمرانی نامطلوب دولتی میبایست جستوجو کرد. امروزه اگر کسی در زیرزمین یا پارکینگ منزل مسکونی خود بخواهد یک ماستبندی ایجاد کند، 28دستگاه نظارتی به سراغ او میآیند، که همه نقش قفل را بازی میکنند و نه کلید. و وقتی از هفتخوان آنان گذشت، دیگر رمقی برای توسعه و پیشرفت فعالیتها نمیبیند.حال آنکه در کشورهای اروپای غربی و آسیای شرقی حکمرانان خوب در خدمت تولید هستند و هر یک ازاین 28 دستگاه با مراجعه یک کارآفرین، و با خبر شدن از کارآفرینی یک شهروند صنعتی به سراغ او رفته و همه مدد و تسهیلگری خود را در خدمتش قرار میدهند. یعنی نه تنها سدّ و مانع نیستند بلکه تسهیلگر، همراه، پشتیبان و مددرسان زنجیره از تامین تا تولید، تأسیس تا بهرهبرداری و عرضهی محصول به بازار داخلی و خارجی، میباشند.
امروزه برای تاسیس هر کسبوکار 28 نهاد نظارتی به جای تسهیلگر و همدم سرمایهگذار، نقش قفل و ترمز را بازی میکنند
مشخصا در صورت انتخاب، برنامه عملیاتی شما در حوزهی صنایع کوچک چیست؟
معمولا در سخنرانیهای انتخاباتی صحبت ازضعف قوانین و قول به رفع آن میدهند. اما اینجانب به قطعیت اعلام میکنم که در صورت انتخاب به نمایندگی مردم خراسان شمالی در رسالت ملی خود که در پیشگاه همه ایرانیها و هماستانیها و همشهریها مسئولیت خواهم داشت به کار ممیزی حرفهای قوانین، تلطیف و پاکسازی قوانین و حذف قوانین زاید که مانع و سنگانداز مسیر تولید میباشند بپردازم. همچنین با تشکیل تیم مشاوران حقوقی و حتی تشکیل کمیسیونی با همین موضوع در مجلس شورای اسلامی، قوانین کشور را در حد قوانین اصلی که در همه کشورهای کارآفرین و پیشرفته وجود دارد، تقلیل خواهم داد. امروزه تاسیس یک شرکت در کشور سنگاپور (که پیشتاز در عرصه بازبینی، ممیزی و بازمهندسی فرآیندهای اداری است)، تنها و تنها دو ساعت زمان میبرد. لیکن با وجود انجام فعالیتها و بازمهندسی مناسب صورت پذیرفته در سیستم ثبت شرکتهای ما، همچنان شاهد زمان حداقلی 10-15 روزه برای تاسیس شرکت، همراه با انبوهی مدارک و مستندات، که بر اساس محدودیتهای قانونی حاصل شده، میباشیم.
تلطیف و پاکسازی قوانین و حذف قوانین زاید که مانع و سنگانداز مسیر تولید میباشند را در راس اولویت امور قانونگذاری میدانم
وقتی که شروع و تاسیس شرکت در کشور ما چنین اختلاف معنادار زمانی را نشان میدهد، شما خود اختلاف در سایر فعالیتهای زمانبر قانونی برآورد و مقایسه نمایید. و به قول معروف:
“خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج”
و این اختلاف مدام بیشتر و پیچیدهتر میشود. تا جایی که صرفاً کارها از طریق روابط و دوستی، امکان انجام در زمان کوتاه را دارا میگردد، و در غیر این صورت کارهای مردم عادی ماهها و بعضاً سالها در انتظار حل قانونی خواهد ماند. از اینروی تلاش میکنیم سازمانها و مردم را به جای تصویب قانون جدید، به سمت دیدگاه نقادانه و قانونزدایی تعاملی پیش ببریم، به نحویکه در الزامات اجرایی نیز هیچ خللی وارد نگردد.
عدم ایجاد اخلال در اجرا و همچنین نقش پر رنگ روابط تعاملی مسئولین با مردم، دو عامل بسیار مهم در تحقق این هدف خواهند بود و این امر شدنی و دستیافتنی است.
اشاره زیبایی به کندی امور در مسایل دولتی و الزامات وجود روابط دوستانه، برای تسریع در کار داشتید. آیا ربطی بین انباشت قوانین و قانونگریزی در کشور ما وجود دارد؟
بحث قانونگریزی و خبرگی در کشف حفرههای قانونی از جمله دور زدن قانون، ابطال قانون با قانون و کشف روابط فراقانونی، همگی پدیدههای شومی است که یک سر آن به فرهنگ افراد و عملکرد آنان بازمیگردد. اما طرف مغفول و مهمتر آن که نیاز به جراحی عمیق نیز دارد، همین انباشتگی و تورم تئوریک قوانین در کشور است. به جرأت میتوان گفت درصد قوانینی که در کشور نهادینه شده و پایبندی عمومی به آن وجود دارد تنها 10% از کل قوانین موجود کشور را شکل میدهد، حال آنکه مابقی نوعاً قوانینی دستوپاگیر، بدون استفاده و پیچیده میباشند و مجریان و مردم حتیالامکان سعی میکنند از آنان دوری نمایند و این خود نوعی فرار از قانون و قانونگریزی را به افراد القا مینماید. این موضوع باعث میشود افراد در مقابل آن 10% قانون شفاف و مفید نیز، رفتاری مشابه داشته و سعی بر دوری از قانون نمایند. یعنی به جای آنکه قانون را حامی منافع خود و کسبوکار خویش ببینند، صرفاً به عنوان ترمزی که با دوستی باید آنرا دور زد، ملاحظه نمایند و این بزرگترین آسیب است. لذا رسالت اصلی مجلس دهم را به جز امور اجرایی جاری و تصویب قوانین بودجه سالانه، بایستی در قانونزدایی این دسته از قوانین متعارض و مانع جستوجو نمود.
جناب دکتر به بخش بودجه اشاره کردید، کشور در بخش بودجهریزی با چه آسیبهایی روبه رو میباشد؟
در حوزه بودجه همچون برخی سایر مفاهیم اقتصاد پیشرفته، با چند پدیده نامتعارف مواجه میباشیم:
1) اول اینکه بودجه بایستی از مدل سنتی بودجهریزی 70 سال گذشته، به بودجهریزی عملیاتی تبدیل گردد. البته اقداماتی در چند سال گذشته در این حوزه انجام شده است. لیکن مانند سایر امور نیازمند پیگیری و باور عمیق مسئولین نسبت به راهگشایی این موضوع میباشد.
2) دوم آنکه بودجهریزی میبایست به صورت استانی انجام شود. از آنجا که بیش از 80% بودجهها در حوزههای جاری و عمرانی حاکمیتی صرف شود، میبایست برنامهریزی و اجرای بودجه با مسئولیت و اختیار شورای عالی هر استان، استانداری و فرمانداری و سایر نهادهای اجرایی مرتبط، و در داخل استان انجام پذیرد.
میبایست برنامهریزی و اجرای بودجه با مسئولیت و اختیار شورای عالی هر استان، استانداری و فرمانداری و سایر نهادهای اجرایی مرتبط، و در داخل استان انجام پذیرد
3) سوم آنکه برنامههای ثابت و زماندار برای دورههای 5، 10و 25 ساله در بودجه گنجانده شود و همه ساله ضمن کنترل، مورد بازبینی و به روز رسانی قرار گیرد تا به نحوی کشور در مسیر بودجه به ثبات قانونی برسد.
4) چهارم آنکه تفریغ بودجه و ممیزی تخصیصی آن به جای ادارهای در مجلس، از طریق توسعه دولت الکترونیک و ایجاد سامانههای ملی و استانی به مردم واگذار شود و همگان بتوانند به صورت شفاف بودجه تخصیصی و عملکردی را ملاحظه نموده و به آن دسترسی داشته باشند.
5) پنجم آنکه بودجهها در زمان معین تصویب، تخصیص و مدیریت شوند. به نحوی که هر گونه اختصاصیسازی بودجه حذف گردد.
6) ششم اینکه تمامی نهادهای فعال در عرصه اقتصاد ملی از جمله بنیادها، نهادهای با مسئولیت تمام در ذیل بودجه ملی و استانی قرار گیرد و حقوق مالیاتی و عوارض خود را به نحو برابری بپردازند.
به بحث مالیات اشاره نمودید، آسیبشناسی شما در مورد موضوع مالیات چیست؟
معضل اول در حوزه مالیات نوع نگاه نسبت به آن میباشد. مالیات یعنی پرداخت حق برخورداری برای برخورداری بیشتر. اگر به این معنا مالیات دیده، شناخته و فرهنگسازی شود، ما با پدیده 50% فرار مالیاتی در اقتصاد مواجه نخواهیم بود. معضل دوم در ارتباط با مگاترندهای اقتصاد ملی و تخصیص عادلانه مالیات به صنایع و کسبوکارها میباشد، به نحویکه اولا بر بدنهی آن آسیبی وارد ننموده و ثانیاً مبلغ پرداختی به صورت شفاف در توسعه و افزایش حقّ برخورداری آنان مشاهده گردد. معضل سوم قاچاق و اقتصاد زیرزمینی میباشد، که آسیبی غیر قابل جبران به بدنه اقتصاد مقاومتی وارد مینماید. امروزه تقریبا، آمارهای حدس و گمان حکایت از حرکت 50% اقتصاد ایران در این فرآیند دارد. و معضل چهارم عدم شفافیت قانون و پیگیری صریح آن از ارگانها و نهادها میباشد، چرا که بنا به دلایلی نامشخص میزان و سهم مالیات ارگانها مخفی مانده و طی مذاکرات لحظه آخری تصویب و با تاخیر پرداخت میگردد. البته رسیدن به این سطح بلوغ اقتصادی فرآیندی 4 الی 5 ساله را نیاز خواهد داشت.
امروزه جوامع پیشرفته و تراز اول جهانی با عوارض قانونی و مالیات شهروندان برخوردار، مسئله و پدیده شوم فقر و خط قرمزهای اقتصادی را در کشور خود حل نمودند، ما با بزخورداری از درآمدهای نفتی 1000میلیارد دلاری در طول تاریخ 110 ساله صنعت نفت اینجا هستیم که 3 دهک از جامعه ما، از شدت فقر به تعبیر مولا علی (ع) به مرزهای کفر نزدیک شدهاند.
در اثر الگوی اقتصادی ناصحیح و غیر علمی در طول زمان، با وجود درآمدهای نفتی 1000میلیارد دلاری صنعت نفت، اینجا هستیم که 3 دهک از جامعه ما، از شدت فقر به تعبیر مولا علی (ع) به مرزهای کفر نزدیک شدهاند
سادهترین راه حل برای این معضل بنیادی و خانمانسوز در کشور تمرکز گردش مالی افراد در یک حساب جاری و عبور و مرور تمام نقل و انتقالات ثروت ایشان از مسیر آن یک حساب و دریافت اتوماتیک مالیات از آن حساب میباشد. این نه ورود به حریم شخصی افراد و نه تعرض به مالکیت افراد خواهد بود، بلکه امکان شفافسازی، پیشبینیپذیری و توازن در جابهجایی ثروت کشور را فراهم خواهد آمد. تا به تعبیر قرآنی در سوره حشر شاهد انبوهش ثروت در دو دهک برخوردار نباشیم و به جای مؤسسههای خیریه بیشمار، دو نهاد مددجویی کمیته امداد و بهزیستی، شاهد زندگی عزتمند و خودگردان مسلمان ایرانی در این کشور باشد.
ارتباط بحثهای مالیاتی و بودجهریزی با استان خراسان شمالی چیست؟
چنانچه بخشی از قدرت حاکمیتی دولت با تفویض و واگذاری مرحله به مرحله آن به استانها صورت پذیرد، شاهد تشکیل ایالتهای اجتماعی و اقتصادی با یکپارچگی 100% در حوزه خارجی، امنیت ملی و بینالمللی و با شئون حاکمیتی ذیل ولایت مطلقه فقیه در کشور خواهیم بود. در اینصورت پرداخت مالیات مردم، معنای واقعی برخورداری فراگیر و همگانی در حوزه سلامت، آموزش و اشتغال در هر ایالت و استان را فراهم خواهد نمود.
تشکیل ایالتهای اجتماعی و اقتصادی با یکپارچگی 100% در حوزه خارجی، امنیت ملی و بینالمللی و با شئون حاکمیتی ذیل ولایت مطلقه فقیه در کشور الزامی است
در حالیکه در شرایط موجود شاهد انباشت و هزینهکرد 43% از تولید ناخالص ملی و مصارف مالیات، فقط در یک شهر به نام تهران میباشیم. در اینصورت این 43% به جای تهران به جای جای میهن اسلامی از جمله خراسان شمالی تعلق یافته و شاهد پیشرفت و شکوفایی در سه حوزه اصلی صنعت، محصولات کشاورزی- دامی و خدمات توریسم گردشگری، توریسم آموزشی و توریسم درمانی خواهیم بود. ایرانیها شایسته بهترینها هستند، لیکن حلقه مفقوده فقدان حرفهای گرایی در عمل و باور به ما میتوانیم در ضمیر ناخودآگاه ایشان است.
برنامه مشخص شما در حوزه صنعت کشاورزی و دامپروری چیست؟
استان خراسان شمالی در منطقهای عمدتاً کوهستانی و در مجاورت زیستگاههای طبیعی و بسیار با استعداد از نظر کشاورزی و فرآوردههای دامی میباشد. چنانچه رهبر فرزانه انقلاب نیز در بیانات راهگشای خود در سال 1391 خطاب به مسئولین فرمودند: “با توجه به زمینه های مساعد موجود، کشاورزی مهمترین اولویت این استان است”، اینجانب نیز با توجه ویژه، اقدامات عملی خود را در این حوزه شامل موارد ذیل میدانم:
اصلیترین رسالت ما برندسازی محصولات میباشد. به طور ساده چرا در همهجای کشور روغن حیوانی به نام روغن کرمانشاهی گره خورده است؟ حال آنکه روغن زرد فرد اعلا، تولیدگاهش در خراسان شمالی است. چرا انگور قرمز استان با بالاترین کیفیت و زمان ماندگاری به صورت پیشخرید به دیگر استانها منتقل و با بستهبندی از آذربایجان و تهران و مشهد صادر میشود؟ خراسان شمالی و شهرهای آن در چه محصولی دارای برندی مشخص، حداقل در سطح ملی میباشند؟ ما امروز باید به برندهای بینالمللی فکر کنیم، تا بتوانیم تحقق پیشرفت را در استان نظارهگر باشیم.
برندسازی یعنی اینکه در همهجای کشور روغن حیوانی به نام روغن کرمانشاهی گره خورده است. حال آنکه روغن زرد فرد اعلا، تولیدگاهش در خراسان شمالی است!!!
موضوع دوم در حوزه کشاورزی و محصولات دامی مجاورت استان ما با کشور ترکمنستان است. کشور ثروتمندی که حتی نان و آبش به صورت بستهبندی از هزاران کیلومتر دورتر و از ترکیه، روسیه و آذربایجان و امارات تأمین میشود. برنامه مشخص ما کسب سهم 15% از این بازار در برنامه 5 ساله میباشد. که هر سال 3% را در برنامه در نظر داریم.
سوم حذف واسطهها در ارائه محصولات کشاورزی و دامی میباشد، به طوری که امروز با وجود آنکه بجنورد مابین مشهد و گرگان واقع شده است، متوسط قیمت محصولات آن تا 40% از مشهد یا 20% از گرگان، گرانتر میباشد. به طور خاص این موضوع در محصولات مصرفی مردم همچون فرآوردههای لبنی و گوشتی و محصولات کشاورزی، نظیر حبوبات و خاروبار رخ مینماید. این موضوع قابل ساماندهی و حل از طریق حذف واسطهها میباشد.
چهارم رونق پارلمان بخش خصوصی، یعنی نظامهای کشاورزی و دامپروری و بخش کشاورزی اتاق صنایع و معادن استان است، که در شرایط موجود وضعیت انفعالی پیدا نموده است. بیشتر مشکل باور و عارضه ما نمیتوانیم است که گریبانگیر آنان شده است.
بی هیچ تردیدی در حوزه محصولات کشاورزی و فرآوردههای دامی، در مقایسه با سرانه جمعیت و مساحت دام و زمین زیرکشت، خراسان شمالی در همین دوره 4ساله نمایندگی میتواند به یکی از 10 استان برتر کشور تبدیل شود.
ما در خراسان شمالی یک گذرگاه و کریدور ملی محسوب میشویم، که مشخصا هیچ استفادهای از آن نمیشود. سئوال بعدی من در مورد همین ظرفیت گذرگاهی استان، به عنوان دروازه حریم مقدس رضوی میباشد. در این خصوص چه برنامههای عملیاتی را در نظر دارید؟ و به طور کلی در صنعت توزیسم منطقه چه اولویتهایی را مدّنظر قرار دادهاید؟
هنوز با برداشتی سنتی، وقتی سخن از صنعت میکنیم، فقط تولید و کارخانه به نظرمان میآید. حال آنکه جهان امروز صنعت پاک و لطیف دیگری به نام صنعت توریسم را سامان داده که تماماً در حوزه خدمات و تبادل فرهنگی، هنری، علمی، آموزشی و درمانی قرار گرفته است. سهم ملی ما از صنعت توریسم دنیا بسیار کمتر از 1% و سهم استانی ما نزدیک صفر است. در حالی که سنگفرش هر خیابان در این استان، از منظر توریسم، یک خشت طلا است. تنها بین 8-10 میلیون زائر بارگاه رضوی در سال، عبور از استان را تجربه مینمایند. متأسفانه میانگین زمان ماندن ایشان در استان صفر است. در این راستا برنامههای عملیاتی اینجانب در دوره 4 ساله به شرح زیر برنامهریزی گردیده است:
ایجاد حداقل دو شهرک اقامتی در مسیر قریب به 400 کیلومتری کریدور مواصلاتی حرم رضوی، که الگوی خوب آن در کشور در مسیر تهران-اصفهان و در فاصلهای مشابه قابل مشاهده میباشد.
ایجاد حداقل دو شهرک اقامتی در مسیر قریب به 400 کیلومتری کریدور مواصلاتی حرم رضوی، بر اساس الگوهای موفق ملی
ارائه خدمات با کیفیت، متنوع و کارآفرینانه در صنعت توریسم استان. ما نیاز به پرورش و آموزش صدها جوان حرفهای در شغل راهنمای توریسم در استان داریم. در ابتدا این توانمندی را به عنوان عنصری نیازمند پرورش به طور ویژه در مراکز فنی حرفهای استان رواج خواهیم داد، که جوانان به عنوان شغل دوم خود، این توانمندی را در خود توسعه دهند. در ادامه روند برنامه مطماناً صدها تَن از این افراد جذب این حرفه شده و موجبات اشتغال صدها نفر دیگر را نیز فرآهم خواهند نمود.
با توجه به ظرفیت پزشکی دانشکده پزشکی استان و موقعیت جغرافیایی مناسب از نظر همجواری با کشور ترکمنستان امکان ایجاد بیمارستان توریستی در منطقه کوهپایهای و ییلاقی وجود دارد، که در برنامه 4 ساله مورد پیگیری قرار خواهد گرفت.
در زمینه توریسم آموزشی و با توجه به وجود 7 دانشگاه اصلی در سطح استان، قابلیت جذب و ایجاد تحول در صنعت توریسم استان را دارا میباشد.
دو اقامتگاه و منطقه گردشگری باباامان و بشقارداش بجنورد در کنار چندین منطقه گردشگری دیگر در استان ظرفیت بینظیری برای برندسازی، تبلیغات، پیشرفت و جذب توریسم و گردشگر را دارا میباشد.
استان گنجینه فرهنگها و سنبل اتحاد ملی اقوام پنجگانه است. ظرفیتی که توریسم بینالمللی آرزوی آن را در سفری چند روزه دارا میباشد. گاهی گردشگر چندین سفر را به منظور مشاهده از نزدیک یک فرهنگ ترتیب میدهد، لیکن چندین برابر این ظرفیت، با صرف حداقل زمان و هزینه در استان میسّر است. در شرایط موجود باز هم باور ما نمیتوانیم در ضمیر ناخودآگاه، در کنار عدم اقدام عملی برای پرورش شهروندان و جوانان حرفهای در صنعت توریسم، ما را به آنجا رسانده است که امروزه جاده و سرویس بهداشتی ما هم قابل عرضه و استفاده نیست.
در ارتباط با راهها، جادهها و محورهای مواصلاتی استان، چه برنامه عملیاتی در نظر دارید؟
این عبارت را همه ما شنیدهایم که: “آب زنید راه را هین که نگار میرسد” اما هرگز به استفاده عملیاتی از آن در صنعت توریسم پی نبردهایم. راههای مواصلاتی، ریل زمینی، مسیر هوایی و سایر ابزارهای مواصلاتی، مهمترین عامل جذب توریسم در هر منطقه میباشد. به طور مشخص اقدامات زیر در این خصوص پیگیری میشود:
- اگرچه ریل و صدای بوق قطار در بیش از 50 سال پیش در شهرهای گرگان و مشهد شنیده شده است، همچنان شهر بجنورد و استان ما فاقد ایستگاه راهآهن میباشد. در این 4 سال تلاش به جذب مشارکت خارجی و رساندن صدای بوق قطار به استان، به جد پیگیری خواهد شد.
صدای بوق قطار در استان شنیده خواهد شد
- توسعه فرودگاه بجنورد و افزایش پروازهای داخلی در مذاکره با شرکتهای هواپیمایی به جد پیگیری شده و در کوتاه مدت قابل دستیابی خوهد بود.
- مذاکره با شرکتهای کلان و بزرگ صنعت توریسم به منظور استفاده از پروازهای بجنورد و استفاده از امکانات فرودگاهی آن، جهت تورهای تفریحی و زیارتی انجام خواهد پذیرفت.
- چنانچه در بخش توریسم توضیح داده شد به دنبال ایجاد حداقل 2 اقامتگاه مجهز در کریدور مواصلاتی حرم رضوی خواهیم بود تا از این طریق میانگین ماندن مسافرین و زائران رضوی را به حداقل یک روز در استان افزایش دهیم.
برای توانمندسازی سرمایهی انسانی و مدیریت حرفهای در استان چه برنامهای دارید؟
پیشرفت توانمندیها، مهارتها، دانش، انگیزش و در مجموع حرفهایگرایی شهروندان در ایران اسلامی و خراسان شمالی، آرزویی است که در همه عمرم انتظار آن را کشیدهام و عمیقا معتقدم به قول جناب امیرکبیر “اگر میخواهیم یک ساله برداشت کنیم باید گندم بکاریم، اگر میخواهیم ده ساله برداشت کنیم باید درخت بکاریم و اگر بخواهیم صد ساله برداشت کنیم باید انسان پرورش دهیم.” انسانهایی که توان کار تیمی داشته، خرد جمعی را میپذیرند و در مجموع انسانهایی که به معنی واقعی «ما» شدهاند.
انسانهایی که به جای حذف یکدیگر به مدد یکدیگر میاندیشند و به جای زدن برای همدیگر به شکوفایی هم میبالند و این شدنی است و ما میتوانیم. اینجانب به عنوان مدرس دورههای توانمندسازی، قدرت تفکر، مثبتاندیشی و حرفهایگرایی اخلاقی در جمع دانشجویان و شهروندان اعلام میکنم که در این حوزه ساحت عشقورزی و کمالیابی ایده اصلیام میباشد. بسیار طبیعی است که به قول مولانا “چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت”
پرورش انسانهایی که به جای حذف یکدیگر به مدد یکدیگر میاندیشند و به جای زدن برای همدیگر به شکوفایی هم میبالند، در استان محقق خواهد شد
همه مساعی و همت خویش را مصروف پیشرفت انسانها در حوزه انتخابیه خواهم نمود تا رتبهبندی علمی، مهارتی، شایستگی، شاخصهای آموزشی، سلامتی و رفاهی برای این مردم بهبود یافته و با توجه به وضعیت موجود منطقه، به بهبودی ده برابری در فاز اول برنامه 4 ساله خود امیدوار و خوشبین هستم. همچنین بایستی به کف مطالبات شهروندان در مسیر دو برابرسازی برخورداری از آرامش خاطر و امید به زندگی در استان دست یابیم.
البته ما میتوانیم، ما و مسئولان میتوانیم، ما و مسئولان و اعضای محلمان میتوانیم، ما و مسئولان، اعضای محل و خانوادههایمان میتوانیم، ما و مسئولان، اعضای محل، خانوادههایمان و مردم شهر و روستا میتوانیم، ما و مسئولان، اعضای محل، خانوادههایمان، مردم شهر و روستا و استانمان میتوانیم!
به طور مشخص برای تحقق این امور ده برنامه اصلی را پیگیری خواهیم نمود:
- هوشمندسازی و افزایش دو برابری ضریب نفوذ اینترنت در استان
هوشمندسازی و افزایش دو برابری ضریب نفوذ اینترنت در استان
- ایجاد داشبورد مدیریتی در بین 120 ارگان حاکمیتی استان، به منظور افزایش شفافیت، پیشبینیپذیری و پاسخگویی آنان در مقابل مردم استان
- ارتقای کیفیت و کمیت محیطهای آموزشی به نحوی که حداقل 25% این ظرفیت در پایان دوره چهار ساله وارد دوره بهرهبرداری شده و شاهد افزایش 10% دانشجویان مهمان توریست به استان باشیم.
- ارتقای سلامت شهروندان در سه زمینه جسمی، روانی و احساس نشاط و سرزندگی و امید به زندگی و فردایی بهتر
- برندسازی در حداقل ده محصول صنعتی، کشاورزی، فرآوردههای دامی، صنایع دستی، محل اقامتی و مکانهای تاریخی استان
حداقل 10 محصول و برند شناخته شده به نام استان خراسان شمالی خواهیم داشت
- جاریسازی تفکر خرد جمعی و جلسات مستمر فصلی با نمایندگان ادوار گذشته حوزه انتخابیه. به فضل پروردگار در هر فصل حداقل یک جلسه اینچنین را برگزار خواهیم نمود.
- جلسات مستمر با دیگر رقبای امروز که تمامی آنان رفقای امروز و رفقای فردا اینجانب میباشند و اثبات خواهم کرد که در این شهر 27 نماینده مجلس وجود داشته و براساس قانون رفق، دوستی و خرد جمعی تمامی 27 نماینده در مجلس حضور خواهند داشت.
جلسات مستمر با دیگر رقبای امروز که تمامی آنان رفقای امروز و رفقای فردا اینجانب میباشند و اثبات خواهم کرد که در این شهر همه 27 نماینده در مجلس حضور دارند
- اتحاد وثیق و پویا با نماینده دیگر انتخابی در حوزه انتخابیه، به نحوی که کارآمدی ما با قرارگرفتن (1 در کنار1) دو برابر نشده و بلکه 11 برابر گردد و برای نخستین بار در ایران در حوزه انتخابیه به جای دو نماینده شاهد اثربخشی و بهرهوری یازده برابری نمایندگان استان خواهیم بود.
- به فضل پروردگار به شما دروغ نخواهم گفت. تملق کسی را نخواهم ورزید و رفتارهای منافقانه در پیش نخواهم گرفت.
دروغ نخواهم گفت، تملق کسی را نخواهم ورزید و رفتارهای منافقانه در پیش نخواهم گرفت
- در وظایف مدیران اجرایی و مسئولین قوه مجریه استان، در مرحله تصمیمگیری هیچ دخالتی نخواهم کرد. بلکه فقط با پیگیری ایده نظارت و کنترل صحیح از طریق داشبوردهای مدیریتی راه تحقق بهرهوری را از مسیر خرد جمعی و کار تیمی ایجاد خواهم نمود.
نهایتا در این مسیر نقش پر رنگ 50% زنان، نقش 60% جمعیت روستایی، نقش 30% جمعیت اهل سنت و نقش 70% اتحاد اقوام ایرانی در گنجینه پر تنوع خراسان شمالی، لحظه به لحظه مد نظر خواهم بود
… و ما توفیقی الّا بالله و لایرید الّا الاصلاح
و اما کلام آخر…
پیشرفت برای زندگی بهتر، پیشرفت برای زندگی بهتر، پیشرفت برای زندگی بهتر
پیشرفت در 4 ساحت اجتماعی، حرفهای، خانوادگی و شخصی را تجربه کنیم و با الهام از بیانات آن پیر فرزانه و رهبر گرانقدر:
“استانی بسازیم که هر کس از هر کجای ایران و جهان به آن نگریست، معجزه اسلام راستین، با هم بودن، توأم با مدد الهی را در ساختن فصلی نو از زندگی در این سرزمین ببیند و به آن ببالد.”